کلمه ای که گویای احوالم باشد، کشف نشده!

سادگی و سادگی و سادگی،
تازه پی بردم به اِشکال خودم!
_________________________________
میفرماید که:

زاهد از کوچه ی رندان به سلامت بگذر
تا خرابت نکند تهمت بدنامی چند

این، پایان است.

بر آن دمی که دمیدی نهان بر آتش غیر

چو من هلاک شوم از طبیب شهر بپرس

که مرگ کشت مرا یا تو بی وفا کشتی


کسی ندید که یک تن دو جا شود کشته

مرا تو آفت جان صدهزار جا کشتی


- از عاشقانه های "محتشم کاشانی" در "رسالۀ جلالیه"

  • رهگذر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">