کلمه ای که گویای احوالم باشد، کشف نشده!

سادگی و سادگی و سادگی،
تازه پی بردم به اِشکال خودم!
_________________________________
میفرماید که:

زاهد از کوچه ی رندان به سلامت بگذر
تا خرابت نکند تهمت بدنامی چند

این، پایان است.

هِرَم

باز هم در ادامه ی مطالب قبلی باید بگم که هِرم مازلو کشکی بیش نیست! همه ی عمر سعی کردم فراتر از خوراک و پوشاک و قص علی هذا زندگی کنم. خیلی هم خوب پیش رفتم. اونقدر اون بالابالاها سیر میکردم که حتی فکر کردن به قاعده ی هرم هم برام شوخی بود، امّا درست جایی که فکر میکردم دارم میرسم رأسِ هرم، با سر افتادم تو قاعده ی هرم! بر فرضِ محال اگر به جز قاعده ی این هرم، سطوح دیگری هم باشه باز هم برای بهبود همین قاعده است ولاغیر! یک عمر بیخودی خودمون رو عذاب دادیم.


- یه نفر همیشه با آرزوی تغییر جهان زندگی کرد، برای دیگران زندگی کرد، درس، مطالعه، پیگیری اخبار و حاضرجوابی رو دوست داشت، یه جایی رسید به اینکه خیلی از این کارها اشتباه بوده. من یه 16-17 سالی زودتر از ایشون به این نتیجه رسیدم.

  • رهگذر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">