کلمه ای که گویای احوالم باشد، کشف نشده!

سادگی و سادگی و سادگی،
تازه پی بردم به اِشکال خودم!
_________________________________
میفرماید که:

زاهد از کوچه ی رندان به سلامت بگذر
تا خرابت نکند تهمت بدنامی چند

این، پایان است.

my life without me

وقتی به کسی نگاه میکنی شاید پنجاه درصد بفهمی که کیه و میخوای بقیه اش رو هم بفهمی، چیزی که باعث نابودی میشه.

بعضی از ما نمیتونیم اونجور که بقیه ازمون میخوان زندگی کنیم. مهم نیست که چقدر سعی کنی، نمیتونی انجامش بدی. خیلی سخته. اینکه بدونی کسانی رو دوست داری و نمیتونی شادشون کنی. یجوری مثل اینکه دوستشون داری، ولی نمیتونی اونجوری که اونا میخوان دوستشون داشته باشی.

 گفتی ده درصد؟ یا شاید پنج درصد؟ شاید اگه همش رو میفهمیدی دیگه... یا شاید با وجود همۀ اینها... فکر کنم هیچ وقت نخواهیم فهمید.

- نه تنها شعرها، که بعضی دیالوگها هم حرفهای تهِ تهِ دلِ من هستند.
  • رهگذر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">