وای از اون روزی که یکی از دوستانمون وارد بیزینس و بازاریابی و مشتقاتش شده باشه! :) این هم شده یکی دیگه از معضلاتِ تلگرام! هر بار میبینم یا تو یه کانال ادد شدم یا یه فرم برام فرستاده میگه پُر کن یا میخواد یکی از محصولاتش رو بهم بفروشه! :)
دیشب جند بخش دیگه از مطالب "خدایی که هست، خدایی که داریم" رو میخوندم. هر قسمتش کلی نکته و تذکر داره. شاید خیلیهاش رو بدونیم یا عده ای شاید همش رو بدونن ولی تذکر لازمه چون آدمیزاد فراموشکاره. مثلاً در قسمت 14 یه جا اشاره شده بود به واجبات، و بین نمونه هایی که آورده بود یکیش "حفظ آبروی دیگران" بود. خُب شاید بگیم بدیهیه که حفظ آبروی دیگران واجبه. ولی من از دیشب دارم به همین یه جمله فکر میکنم. (تو پرانتز به شوخی و جدی بگم به قول یه نفر من خیلی بیشتر از این که بخونم، فکر میکنم! یعنی ممکنه یه پاراگراف بخونم ولی ساعتها بهش فکر کنم!) مثلاً اینکه من میام اینجا راجع به دوستهام مینویسم و گمانم اینه که چون هیچ کس نمیشناسدشون ایرادی نداره آیا درسته؟ همین چند جمله ی پاراگراف اولی که نوشتم کار درستی بود؟ شاید یه نفر با استفاده از نشونه هایی که لابه لای نوشته هام هست و خودم هم خبر ندارم برسه به مشخصات اون شخص، اینجا من مقصر نیستم؟ یا اینکه حواسمون نیست و با گفتار و رفتارمون (و حتی نوشته هامون) به صراحت آبروی دیگران رو میبریم درسته؟ نمیدونم شاید بگیم فوقش با یه استغفرالله یا عذرخواهی درست میشه ولی تأثیراتش چی؟ وقتی حتی یک کلمه میتونه تأثیرگذار باشه چطور میشه راحت از این همه حرفی که میزنیم بگذریم؟ میشه گفت این کلمات تو کل زندگیمون هیچی نیستند، میشه گفت حرفهامون که هیچی، خودمون هم تو عظمت کائنات گُمیم ولی اگه واقعاً به حساب کتابِ «فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ ؛ وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ» ایمان داشتیم شاید بیشتر مراقب رفتار و گفتارمون بودیم. بگذریم. این مجموعه مطالب تلنگرهای به جایی دارند باز هم برای بار چندم پیشنهاد میکنم بخونیدشون.
الحَمدُ لله عَلی کُلِّ حال.
- ۹۶/۰۹/۱۹