کلمه ای که گویای احوالم باشد، کشف نشده!

سادگی و سادگی و سادگی،
تازه پی بردم به اِشکال خودم!
_________________________________
میفرماید که:

زاهد از کوچه ی رندان به سلامت بگذر
تا خرابت نکند تهمت بدنامی چند

این، پایان است.

عشق هم...

عشق هم در دلِ ما سردرگم...

  • رهگذر

نظرات  (۲)

در دل یا سر؟
پاسخ:
مرحوم افشین یداللهی که فرموده اند: "عشق هم در دل ما سردرگم، مثل ویرانی و بُهتِ مردم" ولی میشه گفت در اصل بین دل و سر، سردرگمی هست. و گاهی هم اونقدر آشفتگی و سردرگمی هست که بنده خدا نمیدونه بمونه توی دل یا بره!! یا کجای دل بمونه اصلاً؟!!!

جای عشق، دله دیگه. نه سر.
جای عشق دله؟ هوم شاید
من البته اینطور فکر نمیکنم
پاسخ:
اون وقت عشق و منطق هم نظر میشند. تناقض نیست؟

خیلی ایده آله که هم عقل هم دل یک نظر داشته باشند. و به نظرم کم پیش میاد.

اگه شدنی بود شاعر نمیگفت: "عقل از درک عبورم عاجز است، عشق میداند کجاها رفته ام"
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">